جدول جو
جدول جو

معنی سرج مول - جستجوی لغت در جدول جو

سرج مول
آبی که از قره قروت پخته به دست آید
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ رِ)
شکلی است بر فلک بصورت مردی که بر پای چپ خود ایستاده و پای راست برداشته و دست راست بر سر نهاده و بدست چپ سر دیو خونچکان به موی سر گرفته. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به حامل رأس الغول شود
لغت نامه دهخدا
(فَ رَ)
شهرستانی است به موصل. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
سرخ موی. دارای موی سرخ. آدمی یا چهارپایی که مویش سرخ بود.
- اشتر سرخ موی، اشتری که موی سرخ داشته باشد و این نوع شتر گرانبهاست:
هزار اشتر مادۀ سرخ موی
بنه برنهادند با رنگ و بوی.
فردوسی.
بصد کاروان اشتر سرخ موی
همه هیزم آورد پرخاشجوی.
فردوسی.
ابوجهل گفت هرکه او را بکشد صد شتر سرخ مو و صد مثقال مشک بدو دهم. (قصص الانبیاء ص 218).
سرخ مویانی چو من بی می همه سرمست راه
برهم افتاده چو میگون لعل جانان دیده اند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
بانگ و آوای بلندی که اغلب در عروسی ها همراه با هلهله اجرا
فرهنگ گویش مازندرانی